من در یک آپارتمان زندگی میکنم؛ ساختمانی قدیمی با مستاجرهای نسبتا فقیر و گاه بی فرهنگ. یه روز دعواست و پلیس و پلیس کشی. روز دیگه انگار همهٔ بچههای این فیلیپینیها با هم قرار میذارن و یه هو میریزن بیرون و توی راهروی طبقات فوتبال بازی میکنن و جیغ و داد و سر و صدا! از یه خونه، دوست پسر الواتش در رو میکوبه و فحش میده و میره، یکی دیگه از صبح تا شب توی خونه ش اپرا گوش میده. حالا تصور کن در این بلبشو، هر از گاهی، از توی یه سوراخ سمبهای یا صدای "اووه....اووه"،"اووه...اووه" روی آهنگ دمبلی ایرانی هم بیاد. ظاهرا بالاترین تفریح دخترهای ایرانی در هنگام رقصیدن در آوردن این صدای دلپذیره! یا گاهی از گوشه دیگه صدای بشکن و "امشب شب مهتابه" سر میزانه. تا میخوای بری توی حال و لب ور بچینی، یهو عوض میشه و صدای تیمپو و دادو فریاد و مست بازیشون به آسمون میره که میخوای ساختمون یه جا روی سرش خراب بشه نصف شبی. از خود بنا هم که چی بگم؟ ساختمان قدیمیست و هر روز هزار جور کوفتو مرز سرش میاد. یه روز آب نداره، یه شب برق نداره، یه روز چاهش بنده، یه بار سوسکها حمله ور میشن، و... اما با تمام این وجود، من و عیال تمام ذوق هنریمون رو به خرج دادیم که داخل خونمون زیبا و آرامش بخش باشه و باید انصاف بدم که بد هم نشده. دیوارهای خونه ما با رنگهای جسورانهٔ مدرن پوشیده شدن و روی این بستر قرمز و گاه سبز با موتیفهای سنتی ایرانی تزئین شده. از گلیم قدیمیه شیراز گرفته تا خوشویسی و قلم نی خیزران و پرده آویز بلوچ و قلیون زیر خاکی خراسان. سبک تاریک داره و گاه از نور شمع استفاده میکنیم. صدای چهچههٔ ناظری و شجریان هم که همیشه بر پاست. الان داریم گل میگیم و گل میشنویم. آخیش! به به! چه آرامشی... که یهو صدای وحشتناک بلند آژیر خشتکم رو پاره میکنه. -گند بزنه این ساختمونو،اینو نداشتیم دیگه تا به حال! این دیگه چه کوفتیه؟ --چی چی رو چیه؟ بدو جمع کن خودتو! آتیشه عزیز جان آتیش! -ای که خواهرو مادر --غر نزن! بدو گذرنامهها رو بر دار! بدو! در سرمای قطب، با استرس و دلهره میریزیم تو خیابون و چشممون روشن میشه به جمال زیبای همسایههای وزین در لباس خواب و زیر شلوری! اه اه! هر چی حال کرده بودم از سرم پرید! بعد از اینکه آتیش نشانی میاد و چک میکنه، خبر میدن که اژیر خراب بوده و بیخودی زده بوده و هیچ آتیشی در کار نیست و بفرماید خونه و به بقیهٔ استاد ناظری گوش بدین! خلاصه، هر چی که توی خونه هم خوب باشه ظاهرا فایده نداره اقاجان! تو گویی که این بنای استثنایی اصلا به وجود اومده تا اندک ذوقی برای دو دانشجوی معماری باقی نذاره! سابق که بچه تر بودم و احمق تر، فکر میکردم خونه یه معمار روح انگیزترین جای دنیاست. یک معمار لابد در ساختمونی زندگی میکنه که درو دیوارش پر باشه از نور و رنگ و تنالیته و سایه روشن. اما...زکی! شرط میبندم اگه خود تادو آندو رو هم بیاری توی این ساختمون اسهال میگیره و برای همیشه معماری رو کنار میذاره. چرا توی این ساختمون زندگی میکنیم؟ چون هر دو دانشجو هستیم و پول نداریم! مسلما اجارهٔ یه همچین لعبتی زمین تا آسمون فرق داره با برجهای پهلویی که از پنجره نگاهشون میکنیم. داداشم(برادرم) میگه ما هم یه روز پولدار میشیم. نمیدونم والا! ببین تو رو خدا! داشتیم توی ایران مثل بچهٔ آدم زندگیمونو میکردیم ها. خونه ما سه طبقه بود و خونه عیال هم دوبلکس. صدای جیر جیرک هم نمیومد توی محله مون چه برسه به اژیر. لعنت به اون جاکشی که ما رو آوره کرد. بگذریم، یکی از همین شبهای سرد زمستون سیستم گرم کنندهٔ کل ساختمون خراب شد و تا صبح زیر لحاف مثل سگ لرزیدیم. عیال سردش بود و چیزی نمیگفت. از من هم که دیگه کاری بر نمیومد. حس بدی بود. اما با اینکه میدونم این خونه برای ما موقتیه، یهو یه غم عجیبی منو فرا گرفت. اگر شرایط منو عیال در حال حاضر اینه که در این ساختمون زندگی کنیم، به طور حتم دو ساله دیگه که کار پیدا کنیم این ساختمون لکنده رو با یه خیلی خوبتر عوض میکنیم و تمام این سختیها ها تموم میشه میره پی کارش. اما اون بنده خدایی که این ساختمون خونهٔ آخرشه چطور؟ اونی که یه عمر جون کنده تا همین رو دستو پا کرده چطور؟ بندهی خدا چی میکشه وقتی زن و بچه ش جلوی چشمش از سرما میلرزان و کاری از دستش بر نمیاد! خدایا شکرت.
Tuesday, April 7, 2009
گند بزنه این ساختمونو
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
khili ghshang neveshte boodi, avali bare ke weblog shoma roo didam. vali haret, harfe dele hame iranihast ke avare shodand, yani avaramon kardand. az hame door va ba hame sakhtiha va omidvarim ke ye roozi pooldar shim. albate ham saro samon migirim chon toyee ye jame khob darim shoro mikonim.
ReplyDeleteمرسی از تعریفت. لطف داری
ReplyDeleteالهی امان از غربت و بی پولی
ReplyDeleteبه قول داداشت شما هم پول دار میشی و میری یه محله خوب خونه میگیری
تو ام واسه خودت موزیک ایرانی که دوست داری با اخرین صداش بذار حالاشو ببر پسر اونا رو کلافه کن
:)