یه جای کار فرق میکنه. اونجایی که باید بیدار بشی اما نمیتونی چشماتو باز کنی. چرا نمیتونی چشماتو باز کنی؟ چون برای اسپایس دادن به زندگی، شب قبل با دوست ات رفتهای الواتی...از چه نوع؟ از نوع "وانا بی"، از نوع "لوزِری"، از نوع "پوتِتیک". اصلا همین که به هوای علف قرار بگذاری و یک ساعت قبل از قرار، رفیق مشنگت بگه که "بجای علف میتونیم بریم قلیونی"، این خودش یک نوع است برای خودش. سات ۲ی شب میخوابم. حالا چرا ۲؟ لابد اگر روانشناسم اینجا بود میپرسید پورن نگاه میکردی تا اون موقع؟ من هم سر افراز از اینکه اتفاقا دیشب پورن نگاه نکردم، با اعتماد به نفس مسخره، جواب میدادم "نخیر" (با صدای کمی بم و محکم). بعد یک ته سرفه خفیف از حلق میکردم (از اونهایی که انقدر خفیفه که لبهات باز نمیشه و باد سرفه رو از بینی میدی بیرون) و ادامه میدادم "دنبال ماشین میگشتم تا ساعت ۲ی شب آقای ۲کتر. آخه زنم چند وقته ماشین رو میبره سر کار، احتیاج به ماشین دوم داریم". اما هم خودم میدانم و هم دکترم که حقیقتاً ماشین بخر نیستم. صرفاً برای تلف کردن عمر نازنینم هست که بعد از قلیونی، تا ساعت ۲ی نصف شب ذوق میزنم برای ایکس۳، ایکس۵ و یا کیو۵!
مانیتور کامپیوترم کم تجربهترین مخاطب سینماست. برای اون که میتونم رول بازی کنم. با ذوقزدنهام! با سِیوکردنهام! با پرینت اسکرینگرفتنهام! برای اون که میتونم ژست آدمهایی که توان خرید این ماشینها رو دارن رو در بیاورم. کاش توانش را نداشتم. دارم، ولی حسابگریام میاید. این را گفتم که توی خواننده هم به مانیتورم بپیوندی. تنهاست طفلکی. هر چند که "اپل" هم است! آخه ما از اون خانوادهها هستیم که فقط با "اپل" میپرن! اپل تیوی، مک بوک، آیفون، آیپد.....کیو۵
میخوای بدونی لابلای این کلاف، کجای کار فرق میکنه؟ اونجایی که صبح، بجای صدای آلارم آیفون، با صدای "دگین
.دگین" گفتن پسرت از خواب بیدار شی